مصرف ماری جوانا در نوجوانان
این مقاله به بررسی مصرف ماریجوانا در جامعه نوجوانان میپردازد و عواملی که باعث علاقه ی شدید آنها به مصرف ماریجوانا میشوند را بررسی میکند. همچنین، تأثیرات مصرف ماریجوانا بر سلامت جسمانی و روانی نوجوانان را بررسی میکند و راهکارهای پیشگیری و مداخله را برای کاهش مصرف در این گروه سنی بررسی میکند.
ماریجوانا یا همچنین به عنوان گیاه کنف معروف است، یک ماده مخدر است که از گیاه Cannabis sativa بدست میآید. این گیاه دارای ترکیبات شیمیایی مختلفی است که به طور عمده شامل تتراهیدروکانابینول (THC) و کانابیدیول (CBD) است. اثرات ماریجوانا بر فرد به ویژه به دلیل تأثیرات مختلف THC ناشی میشود.
THC مادهای است که با مصرف ماریجوانا ترکیب میشود و بر سیستم عصبی مرکزی تأثیر میگذارد. این ترکیب مسئول ایجاد تأثیرات روانی و ذهنی است که شامل افزایش احساس خوشایند، تغییر در حالت ذهنی و تجربه هالوسینوژنیک میشود. همچنین، مصرف ماریجوانا میتواند تأثیرات فیزیولوژیکی مانند تأثیر بر ضربان قلب، فشار خون، و عملکرد تنفسی نیز داشته باشد.
مصرف ماریجوانا در نوجوانان مسئلهای جدی است، زیرا آنها در دوران رشد و تکامل قرار دارند و مغز آنها هنوز در حال تکامل است. تحقیقات نشان داده است که مصرف ماریجوانا در دوران نوجوانی میتواند اثرات نامطلوبی بر سلامت روانی و فیزیکی نوجوانان داشته باشد و میتواند باعث اختلال در عملکرد تحصیلی، روابط میان فردی، و توسعه عقلانی و اجتماعی آنها شود.
بنابراین، مصرف ماریجوانا در نوجوانان یک مسئله جدی است و مطالعه بیشتر در این زمینه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
اهمیت مصرف ماریجوا بین نوجوانان
- سلامت جسمانی و روانی نوجوانان: مصرف ماریجوانا در نوجوانان میتواند منجر به مشکلات جسمانی و روانی شود. تحقیقات نشان میدهد که مصرف ماریجوانا عوارضی مانند افزایش احتمال ابتلا به اسکیزوفرنی، ریسک ابتلا به اختلالات افسردگی و اضطراب، افزایش احتمال سکته قلبی و فشار خون، ناپایداری و عدم ثبات شخصیتی و … دارد.
- تأثیرگذاری فاکتورهای اجتماعی: فرهنگ گروههای همسالان، رسانهها و دیگران میتوانند در افزایش علاقه ی شدید نوجوانان به مصرف ماریجوانا دخیل باشند. درک عوامل اجتماعی موجود و نقش آنها در مصرف ماریجوانا، به جامعه و خانوادهها کمک میکند تا برنامههای آگاهی و پیشگیری مناسب را ارائه دهند.
- پیشگیری و مداخله: ارائه راهکارهای پیشگیری و مداخله برای کاهش مصرف ماریجوانا در نوجوانان اهمیت بالایی دارد. با ارائه اطلاعات صحیح و آگاهی به نوجوانان و خانوادهها درباره خطرات مصرف ماریجوانا، میتوان از ابتداییترین مراحل مصرف جلوگیری کرده و در صورت نیاز، به مداخله مناسب پرداخت.
- مبارزه با اعتیاد: ماریجوانا میتواند در برخی نوجوانان به اعتیاد منجر شود. بررسی علل و عوامل مرتبط با مصرف ماریجوانا در نوجوانان و ارائه راهکارهای مؤثر در پیشگیری و درمان اعتیاد میتواند به جامعه کمک کند تا این مشکل را بهبود بخشد و سلامت روانی و اجتماعی نوجوانان را حفظ کند.
- بنابراین، مقاله درباره مصرف ماریجوانا در نوجوانان اهمیت زیادی دارد و میتواند به افزایش آگاهی جامعه و پیشگیری از مشکلات مرتبط با آن کمک کند.
علاقه ی شدید به مصرف ماری جوانا
علاقه ی شدید نوجوانان به مصرف ماریجوانا میتواند به عوامل مختلفی بازگردد. در ادامه، برخی از عوامل رایج که ممکن است علاقه ی شدید نوجوانان به مصرف ماریجوانا را تشدید کنند، آورده شده است:
- فاکتورهای اجتماعی: تعامل با همسالان و تشکیل گروههای همتا و دوستانی که مصرف ماریجوانا را تجربه کردهاند، میتواند در شکلگیری علاقه ی شدید به مصرف ماریجوانا در نوجوانان تأثیرگذار باشد.
- کنجکاوی و تجربه: در دوران نوجوانی، علاقه به تجربه و کشف چیزهای جدید در زندگی بسیار است. برخی از نوجوانان به دلیل کنجکاوی و علاقه به تجربه کردن، ممکن است به مصرف ماریجوانا روی بیاورند.
- عوامل فرهنگی: فرهنگ، رسانهها و تاثیرگذاران دیگر ممکن است در ایجاد علاقه ی شدید به مصرف ماریجوانا در نوجوانان نقش داشته باشند. به طور مثال، تمجید و تبلیغ مصرف ماریجوانا در برخی از فیلمها، موسیقیها و رسانههای اجتماعی تأثیر گذار هستند.
- فاکتورهای روانشناختی: ممکن است عوامل روانشناختی مانند میل به ریسک، جذابیت غیرقابل انکاری برای تجربه تغییر حالت ذهنی، یا خودشناسی و فرار از مشکلات روزمره نوجوانان نقش داشته باشند.
عوامل مؤثر بر مصرف ماریجوانا در نوجوانان
- فاکتورهای اجتماعی: همسالان و گروههای همتا، فشار گروهی و فرهنگ مصرف ماریجوانا در محیط اجتماعی نوجوانان، میتواند در ایجاد علاقه ی شدید نوجوانان به مصرف ماریجوانا مؤثر باشد. این فاکتورها میتوانند باعث ایجاد فشار گروهی و تحریک نمودن برخی از نوجوانان برای تجربه مواد مخدر شوند.
- فاکتورهای روانشناختی: برخی از نوجوانان به دلیل میل به ریسک کردن، کشش به ایجاد تغییر و تجربه کردن موارد نو و تازه، خودشناسی و فرار از مشکلات روزمره، به مصرف ماریجوانا علاقهمند میشوند.
- عوامل خانوادگی: محیط خانواده و نحوه برخورد و ارتباط بین والدین و فرزندان نقش مهمی در مصرف ماریجوانا توسط نوجوانان ایفا میکند. عواملی مانند فراهم کردن شرایط مساعد برای مصرف، نبود مرزها و قوانین مشخص در خانواده، نگرشها و الگوهای مصرف مواد مخدر در خانواده میتوانند در مصرف ماریجوانا توسط نوجوانان تأثیرگذار باشند.
- عوامل محیطی: دسترسی آسان به ماریجوانا در محیطهای مختلف، نظیر مدارس، محل کار، محله و فضاهای عمومی، میتواند در افزایش مصرف ماریجوانا در نوجوانان تأثیر داشته باشد. همچنین، نظرات و سیاستهای قانونی نسبت به ماریجوانا در جامعه نیز میتواند در تشکیل نگرشها و علاقهمندی به مصرف آن در نوجوانان موثر باشد.
- فاکتورهای اقتصادی: برخی از نوجوانان ممکن است به دلیل فقر، عدم امکانات و فرصتهای شغلی مناسب، به مصرف ماریجوانا روی بیاورند. این فاکتورها میتوانند بر انگیزههای مرتبط با مصرف ماریجوانا در نوجوانان تأثیرگذار باشند.
- مطالعه و درک این عوامل مؤثر بر مصرف ماریجوانا در نوجوانان میتواند به جامعه کمک کند تا برنامههای آگاهی و پیشگیری مناسبی را طراحی و اجرا کند و خطرات مرتبط با مصرف ماریجوانا در این گروه سنی را کاهش دهد.
دریافت دوپامین از ماری جوانان
مصرف ماریجوانا میتواند منجر به افزایش سطح دوپامین در مغز شود. دوپامین یک نوع نوروترانسمیتر است که در سیستم عصبی مرکزی وظیفههای مختلفی دارد، از جمله کنترل حرکت، انگیزه، احساس خوشایند و پاداش. افزایش سطح دوپامین باعث ایجاد تجربههای خوشایند و لذت بخش میشود و در نوجوانان ممکن است علاقه به مصرف ماریجوانا را تقویت کند.
زمانی که THC در ماریجوانا مصرف میشود، با سیستم عصبی مرکزی تعامل میکند و به مهار کننده یک آنزیم به نام آناندامیداز (Anandamide) تبدیل میشود. آناندامیداز مسئول تجربههای لذتبخش و پاداش است و با مهار آن، سطح دوپامین در مغز افزایش مییابد. این افزایش سریع سطح دوپامین میتواند احساسات خوشایند و لذت بخشی را در افراد تقویت کند.
با این حال، باید توجه داشت که این افزایش سریع و موقتی سطح دوپامین، نتیجهای از تأثیر مواد مخدر است و به طور طبیعی در بدن به وجود نمیآید. در عوض، مصرف مکرر و مزمن ماریجوانا میتواند منجر به کاهش طبیعی دوپامین در مغز شود. این موضوع میتواند در طولانی مدت باعث افزایش مصرف ماریجوانا شود که “اعتیاد” نامیده میشود.
بنابراین، درک کنید که علاقه ی شدید به مصرف ماریجوانا به دلیل تأثیر آن بر سیستم دوپامین در مغز است، و مصرف مداوم ماریجوانا میتواند به مشکلاتی از جمله اعتیاد و کاهش طبیعی دوپامین در مغز منجر شود.
راهکارهای پیشگیری و مداخله
- افزایش آگاهی: ارائه اطلاعات صحیح و جامع درباره خطرات مصرف ماریجوانا به نوجوانان و خانوادهها از اهمیت بالایی برخوردار است. برنامههای آموزشی و آگاهیبخشی در مدارس و جامعه میتوانند به نوجوانان کمک کنند تا درکی عمیقتر از خطرات و عوارض مرتبط با مصرف ماریجوانا پیدا کنند.
- تقویت مهارتهای اجتماعی: آموزش مهارتهای ارتباطی، مدیریت استرس، ایجاد اعتماد به نفس و حل مسئله میتواند به نوجوانان کمک کند تا به راحتی با فشارهای گروهی و تحریکات اجتماعی که به مصرف ماریجوانا منجر میشوند، مقابله کنند.
- تأمین محیط سالم: مهیا کردن محیطی سالم و حامی در خانه، مدرسه و جامعه میتواند از اعتیاد جوانان جلوگیری کند. این شامل ارائه امکانات سرگرم کننده و سازنده، ارتباط با نمونههای سالم و الگوی مثبت، و ایجاد قوانین و محدودیتهای واضح در خانه و محیط مدرسه است.
- توانبخشی و مشاوره: ارائه خدمات مشاوره روانشناختی و روانپزشکی به نوجوانانی که با مشکلات روانی یا روانپزشکی مرتبط با مصرف ماریجوانا مواجه هستند، میتواند موثر باشد. همچنین، برنامههای توانبخشی و پشتیبانی برای افرادی که به مصرف ماریجوانا اعتیاد دارند؛ ارائه میشود.
- همکاری با خانواده: مشارکت خانواده در روند پیشگیری و مداخله بسیار اهمیت دارد. آموزش و پشتیبانی خانوادهها درباره راهکارهای مؤثر در کاهش مصرف ماریجوانا، بهبود ارتباطات خانوادگی و ایجاد محیطی امن و حمایت کننده میتواند در موفقیت این روند تأثیرگذار باشد.
اهمیت این راهکارها در آگاهیبخشی، تقویت مهارتهای اجتماعی، ایجاد محیط سالم، ارائه خدمات توانبخشی و مشاوره و تعامل با خانواده برای کاهش مصرف ماریجوانا در نوجوانان بسیار حائز اهمیت است. این راهکارها همچنین میتوانند در پیشگیری و درمان اعتیاد به ماریجوانا نقش مؤثری ایفا کنند.
مهمترین نتایج و یافتههای مقاله در مورد مصرف ماریجوانا در نوجوانان عبارتند از:
- عوامل اجتماعی مانند فشار گروهی و فرهنگ مصرف ماریجوانا در محیط اجتماعی نوجوانان، علاقه ی شدید آنها به مصرف ماریجوانا را تشدید میکند.
- فاکتورهای روانشناختی مانند دلبستگی به ریسک، جذابیت تجربه تغییر حالت ذهنی و فرار از مشکلات روزمره، میتوانند به علاقه ی شدید نوجوانان به مصرف ماریجوانا مؤثر باشند.
- عوامل خانوادگی از قبیل محیط خانواده، نحوه برخورد و ارتباط والدین با فرزندان، و الگوهای مصرف ماده مخدر در خانواده نقش مهمی در مصرف ماریجوانا توسط نوجوانان دارند.
- تأمین محیط سالم و پشتیبانکننده در خانه، مدرسه و جامعه میتواند از مصرف ماریجوانا توسط نوجوانان جلوگیری کند.
- ارائه خدمات مشاوره روانشناختی و روانپزشکی به نوجوانان ممکن است در کاهش مصرف ماریجوانا و درمان اعتیاد مرتبط با آن مؤثر باشد.
- مشارکت خانواده در روند پیشگیری و مداخله نقش اساسی در کاهش مصرف ماریجوانا در نوجوانان دارد.
این یافتهها نشان میدهند که آگاهیبخشی، تقویت مهارتهای اجتماعی، ایجاد محیط سالم، ارائه خدمات توانبخشی و مشاوره، و تعامل با خانواده میتوانند راهکارهای موثری در کاهش مصرف ماریجوانا در جامعه نوجوانان باشند و بهبود سلامت جسمانی و روانی آنها را ترویج دهند.
تأکید بر اهمیت آگاهی جامعه درباره مصرف ماریجوانا و نیاز به راهکارهای مؤثر برای پیشگیری و کاهش مصرف در نوجوانان امری بسیار حائز اهمیت است. در زیر به برخی از دلایل و تأثیرات اهمیت آگاهی جامعه و راهکارهای مؤثر در این زمینه تأکید میشود:
- پیشگیری از مصرف: آگاهی جامعه از خطرات و عوارض مصرف ماریجوانا میتواند به پیشگیری از مصرف آن در نوجوانان کمک کند. اطلاعرسانی صحیح در مورد تأثیرات منفی ماریجوانا بر سلامت جسمانی و روانی نوجوانان میتواند افراد را برای انتخاب بهتر و ارزشمندتر آموزش دهد.
- افزایش آگاهی خانوادهها: آگاهی خانوادهها درباره مصرف ماریجوانا و راهکارهای پیشگیری و مداخله، میتواند نقش بسزایی در کاهش مصرف آن توسط نوجوانان داشته باشد. خانوادهها میتوانند از اطلاعات و آموزشهای مناسب برای ایجاد بحث و بررسی درباره مواد مخدر استفاده کنند و نوجوانان را برای این خطرات هشدار دهند.
- تأمین محیط سالم: آگاهی جامعه و اعمال محدودیتهای قانونی و اجتماعی میتواند در ایجاد محیطی سالم و پشتیبان کننده برای نوجوانان تأثیرگذار باشد. تحکیم فضایی بدون مواد مخدر در محلهای عمومی، مدارس و خانهها میتواند به جلوگیری از دسترسی آسان به ماریجوانا و کاهش فشارهای گروهی کمک کند.
- آموزش مهارتهای اجتماعی: ارائه آموزش مهارتهای اجتماعی به نوجوانان میتواند آنها را در برابر فشارهای گروهی و تحریکات اجتماعی که به مصرف ماریجوانا منجر میشوند، مقاومتپذیرتر کند. این مهارتها شامل ارتباط موثر، مدیریت استرس، تصمیمگیری سالم و حل مسئله است.
- راهکارهای توانبخشی و مشاوره: ارائه خدمات توانبخشی و مشاوره به نوجوانان میتواند در کاهش مصرف ماریجوانا و درمان اعتیاد مرتبط با آن مؤثر باشد. مشاوره روانشناختی و روانپزشکی به نوجوانان و خانوادهها میتواند راهکارهای مناسبی را در بهبود روند درمان و بازگشت به سبک زندگی سالم فراهم کند.
اهمیت آگاهی جامعه درباره مصرف ماریجوانا و نیاز به راهکارهای مؤثر برای پیشگیری و کاهش مصرف در نوجوانان نشان میدهد که باید توجه بیشتری به آموزش و ارتقای این آگاهی در جامعه و جوانان داده شود. این اقدامات میتوانند بهبود سلامت جسمانی و روانی جوانان را ترویج داده و از پیامدهای منفی مصرف ماریجوانا در جوامع نوجوانان جلوگیری کنند.
نتیجهگیری:
در نتیجه، مصرف ماریجوانا در نوجوانان یک مشکل جدی اجتماعی است که نیازمند توجه و آگاهی جامعه میباشد. علاقه ی شدید نوجوانان به مصرف ماریجوانا میتواند به عوامل اجتماعی، روانشناختی و خانوادگی مرتبط با آن بازگردد. درک دقیق از این عوامل و تأثیرات مصرف ماریجوانا بر سلامت جسمانی و روانی نوجوانان بسیار حائز اهمیت است.
اهمیت آگاهی جامعه درباره مصرف ماریجوانا به دو دلیل اصلی بسیار مهم است. اولاً، اطلاعرسانی صحیح درباره خطرات و عوارض مصرف ماریجوانا میتواند به پیشگیری از مصرف آن در نوجوانان کمک کند. آگاهی جامعه از عواقب ناخوشایندی که مصرف ماریجوانا بر سلامت نوجوانان میگذارد، میتواند به آنها کمک کند تا تصمیمات بهتری درباره مصرف مواد مخدر بگیرند.
ثانیاً، آگاهی جامعه نیز میتواند در ارائه راهکارهای مؤثر برای پیشگیری و کاهش مصرف ماریجوانا در نوجوانان موثر باشد. تقویت مهارتهای اجتماعی، ارائه خدمات توانبخشی و مشاوره، ایجاد محیط سالم و پشتیبانکننده و همکاری با خانوادهها در این راستا، به عنوان راهکارهای مؤثر برای کاهش مصرف ماریجوانا در نوجوانان مطرح میشوند.
به طور خلاصه، تأکید بر اهمیت آگاهی جامعه درباره مصرف ماریجوانا و ارائه راهکارهای مؤثر برای پیشگیری و کاهش مصرف آن در نوجوانان بسیار حائز اهمیت است. این تدابیر میتوانند بهبود سلامت جسمانی و روانی جوانان را ترویج داده و از پیامدهای منفی مصرف ماریجوانا در جامعه نوجوانان جلوگیری کنند. برای موفقیت در این زمینه، همکاری و هماهنگی میان اقشار جامعه، خانوادهها، مدارس و مؤسسات مربوطه ضروری است.
اختلات زندگی هموسکسچوال
هموسکسوالیته یا همجنسگرایی به معنای جنسیت یا جذبه جنسی نسبت به افراد همجنس است. در این رابطه، افراد همجنس، به عنوان جنس مورد علاقه جنسی و عاشقانه خود در نظر گرفته میشوند. به طور معمول، هموسکسوالیته دو شکل اصلی دارد: همجنسگرایی مردانه (مردانی که به مردان جذبه جنسی و عاشقانه دارند) و همجنسگرایی زنانه (زنانی که به زنان جذبه جنسی و عاشقانه دارند). افراد همجنسگرا میتوانند در تمام جوامع و فرهنگها وجود داشته باشند.
اهمیت هموسکسوالیته در زندگی افراد بسیار بیشتر از جنسیت آنهاست. تأکید بر قابلیت و ارزش افراد بر اساس هویت جنسیتی و عشقشان به همجنسان است. هموسکسوالیته یک جنسیت طبیعی است و همچنین حقوق هموسکسوالها به عنوان اقلیتهای جنسی در بسیاری از کشورها به تدریج توسعه یافته است.
مهم است که در مورد هویت جنسی و جذبه جنسی هر فرد با احترام و تعامل برخورد شود و تبعیض در برابر افراد همجنسگرا کاهش یابد.
هموسکسچوال ها در جامعه ایران
هموسکسوالیته در جامعه ایران موضوعی است که همچنان با چالشها و تحریمات روبروست. در ایران، فعالیتهای همجنسگرایان مورد سرکوب قرار گرفته و توسط قوانین جاری در کشور ممنوع است.
در ایران، همجنسگرایی به عنوان یک اختلاف جنسیتی و با توجه به تفسیرهای دینی و فرهنگی بسیاری، بسیار تحت تأثیر است. این موضوع میتواند به تبعیض، آزار و اذیت، محدودیتهای قانونی و اجتماعی، و حتی خشونت در برخی موارد منجر شود. در بسیاری از موارد، افراد همجنسگرا در ایران مجبور به پنهان کردن هویت جنسی خود هستند و در برخی موارد با مشکلات روانی و اجتماعی روبرو میشوند.
لازم به ذکر است که همچنان در ایران بسیاری از فعالان حقوق بشر، فعالان جنسیتی و سازمانهای مدافع حقوق همجنسگرایان در جهت تقویت حقوق همجنسگرایان و ایجاد تغییرات مثبت در جامعه فعالیت میکنند. همچنین، برخی افراد همجنسگرا در ایران با تشکیل انجمنها و گروههای جامعهسازی، تلاش میکنند تا حمایت و حقوق همدیگر را تقویت کنند و نقش مثبتی در جامعه ایفا کنند.
مهم است هرگونه بحث و گفتگو درباره هموسکسوالیته در جامعه ایران با احترام و حساسیت به همراه بیاید و حقوق و ارزش افراد همجنسگرا باید مورد توجه و احترام قرار گیرد.
مشکلات هموسکسچوال ها در جامعه ایران
هموسکسوالیته در جامعه ایران موضوعی است که همچنان با چالشها و تحریمات زیادی روبروست. در ایران، فعالیتهای همجنسگرایانه سرکوب میشوند و توسط قوانین جاری در کشور ممنوع هستند.
در ایران، با توجه به آموزههای دینی و فرهنگی، همجنس گرایی به عنوان یک ناهنجاری دیده میشود. این موضوع میتواند به تبعیض، آزار و اذیت، محدودیتهای قانونی و اجتماعی، و حتی در برخی موارد خشونت منجر شود. در بسیار دیده میشود که افراد همجنسگرا در ایران مجبور به پنهان کردن هویت جنسی خود هستند، از این رو با مشکلات روحی و اجتماعی روبرو میشوند.
لازم به ذکر است که همچنان در ایران بسیاری از فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق اقلیتهای جنسی و سازمانهای مدافع حقوق همجنسگرایان در جهت تقویت حقوق همجنسگرایان و ایجاد تغییرات مثبت در جامعه فعالیت میکنند. همچنین، برخی افراد همجنسگرا در ایران با تشکیل انجمنها و گروههای جامعهسازی، تلاش میکنند تا از یکدیگر حمایت و حقوق همدیگر را تقویت کنند و نقش مثبتی در جامعه ایفا کنند.
مهم است هرگونه بحث و گفتگو درباره هموسکسوالیته در جامعه ایران با احترام و ملاحظه باشد تا به حقوق و ارزشهای افراد همجنسگرا لطمهای وارد نشود.
مشکلات هموسکشوال ها در جامعه ایران
- تبعیض و تبعیض نژادی: همچنان که در جامعه ایران هموسکسوالیته به طور گسترده پذیرفته نشده است، افراد همجنسگرا ممکن است تبعیض و تبعیض نژادی را تجربه کنند؛ که متأسفانه شامل تبعیض در محل کار، تحصیل، خدمات بهداشتی و سایر حوزههای اجتماعی میباشد.
- تهدیدات و خشونت: هموسکسوالها در ایران معمولا با تهدیدات، آزار و اذیت و خشونت فیزیکی مواجه میشوند. این اقدامات میتوانند ناشی از حس خشم و تبعیض، قوانین و آموزش های دینی و فرهنگی باشند.
- محدودیتهای قانونی: قوانین ایران درباره همجنسگرایی سختگیرانه است. روابط همجنسگرایان مورد تحریم قرار گرفته و قانون اعمال مجازات برای آنها وجود دارد. این ممکن است باعث ترس و ناامنی در این افراد شود.
- عدم حمایت خانوادگی: در برخی موارد، همجنسگرایان ممکن است با مخالفت و عدم پذیرش خانواده خود روبرو شوند، که میتواند منجر به تنهایی، انزوا طلبی و مشکلات روحی دیگر شود.
- محدودیتهای اجتماعی: همجنسگرایی در جامعه ایران هنوز به طور کامل پذیرفته نشده است و ممکن است باعث شدیدتر شدن محدودیتهای اجتماعی و پس زدن این افراد از گروه ها و اجتماعات شود. در نتیجه افراد همجنسگرا با کاهش فرصتهای اجتماعی و شغلی رو به رو میشوند.
اختلالات زندگی هموسکشوال ها در جامعه ایران
- پنهان کردن هویت: بسیاری از هموسکشوال ها در جامعه ایران مجبور به پنهان کردن هویت جنسی خود هستند. این ممکن است به دلیل ترس از تبعیض، تهدیدات و خشونت، محدودیتهای قانونی و فرهنگی باشد. این موضوع میتواند باعث تنش، افسردگی و اضطراب شود.
- تبعیض در محل کار و تحصیل: هموسکشوالها ممکن است با تبعیض در محل کار و تحصیل مواجه شوند. آنها ممکن است با عدم دسترسی به فرصتهای شغلی مناسب، عدم ارتقاء شغلی، آزار و اذیت همکاران یا همسالان و محرومیت از حقوق پایه مواجه شوند.
- نگرانی های خانوادگی: بسیاری از هموسکشوالها در ایران با مخالفت و عدم پذیرش خانواده خود روبرو هستند. این میتواند منجر به ایجاد تنشهای خانوادگی، تماس و ارتباط نامناسب، تهدید به قطع رابطه و حتی اخراج از خانه شود.
- محدودیتهای قانونی: در ایران، قوانین مربوط به همجنسگرایی بسیار سختگیرانه است. فشار از سمت قانون احساس ترس و ناایمنی را القا میکند.
- خشونت و تهدیدات: هموسکشوالها ممکن است با خشونت و تهدیدات فیزیکی و عاطفی روبرو شوند. این آزار و اذیت ها از خیابانها شروع میشوند و تا محل زندگی شان ادامه مییابند.
- مشکلات روانی و عاطفی: پنهان کردن هویت یا تظاهر کردن مشکلات روحی و عاطفی با خود به همراه میآورد. افراد هموسکشوال ممکن است با افسردگی، اضطراب، استرس، انزوا و خودکشی روبرو شوند.
اختلالات غذا خوردن هموسکسچوال ها
- اختلال در انتخاب غذا (Avoidant/Restrictive Food Intake Disorder – ARFID): افراد مبتلا به این اختلال نوعی از محدودیتها و انتخاب نکردن غذاها را تجربه میکنند. آنها ممکن است به دلایل مختلفی مانند نگرانیهای مربوط به بدن، نگرانیهای روانشناختی، تجربههای نامطلوب در گذشته یا احساس اشتباه درباره غذاها، محدودیتهای خود را در انتخاب غذاها اعمال کنند.
- اختلال در رفتار خوردن (Eating Disorders): شامل اختلالاتی مانند اختلال افسردگی خوردن (Depressive Eating Disorder)، اختلال اضطراب خوردن (Anxiety Eating Disorder) و اختلال خوردن انبوه (Binge Eating Disorder) است. این اختلالات روی رفتارهای خوردن تأثیر میگذارند و میتوانند منجر به مشکلات جسمانی و روانی جدی شوند.
اختلالات در خوردن غذا میتوانند به عوامل متعددی برگردند، از جمله عوامل ژنتیکی، عوامل محیطی، عوامل فرهنگی و روانشناختی و همچنین تجربیات زندگی افراد. درمان این اختلالات ممکن است شامل رواندرمانی، مشاوره تغذیه و در برخی موارد دارو باشد. مهم است که هر فردی که با این نوع اختلال مواجه است، به متخصصین حوزه روانشناسی و تغذیه مراجعه کند تا درمان مناسب را دریافت کند.
نتیجه گیری
در نتیجه، هموسکشوالها در جامعه ایران با تحریمات قانونی، تبعیض و عدم پذیرش اجتماعی مواجه هستند. این مشکلات شامل پنهان کردن هویت، تهدیدات و خشونت، تحریمات در محل کار و تحصیل، محدودیتهای قانونی، نگرانیهای خانوادگی، و مشکلات روانی و عاطفی است. این مشکلات روز به روز به ناامیدی، تنشهای روانی، افسردگی، اضطراب و دیگر مشکلات در زندگی هموسکشوالها منجر میشوند.
برای حل این مشکلات، لازم است در جامعه فرهنگ مدارا، احترام، پذیرش و انعطاف را ارتقاء دهیم. اصلاح قوانین و سیاستهای قانونی مربوط به همجنسگرایان، ارائه حمایت های قانونی و حقوقی، و ایجاد فضایی امن و پذیرا برای هموسکشوالها از اقدامات ضروری است. علاوه بر آن، ارائه خدمات روانشناختی، مشاوره، و حمایت به هموسکشوالها میتواند به بهبود کیفیت زندگی و رفاه آنها کمک کند.
ضرورت آگاهی عمومی و آموزش درباره هموسکسوالیته نیز امری حیاتی است. این اطلاعات میتواند به تغییر نگرش جامعه به هموسکسوالیته و ایجاد فضای بازتابدهنده حقوق و ارزش همه افراد، بدون تبعیض، منجر شود.
از آنجا که هموسکسوالیته به عنوان یک جنبه از تنوع جنسیتی و هویت جنسیتی انسانی تلقی میشود، لازم است هموسکشوالها را به عنوان اعضای برابر و متعادل جامعه شناخت و به حقوق آنها احترام گذاشت. این نوع پذیرش و مدارا به سازندهتر شدن جامعه و ایجاد یک محیط پویا برای همه اعضای آن کمک خواهد کرد.
افراط اندیشی یا نشخوار فکری دقیقا چیست و از کجا می آید ؟
افراط اندیشی دقیقا چیست؟ وقتی بیش از حد فکر می کنید، افکار و احساسات منفی خود را بارها و بارها مرور می کنید، آنها را بررسی می کنید، آنها را زیر سوال می برید، آنها را مانند خمیر ورز می دهید. ممکن است با فکر کردن به درگیری اخیر با یکی از دوستانتان شروع کنید: چگونه او می توانست این را به من گفته باشد؟ تو فکر می کنی واقعاً منظور او از آن چیست؟ چگونه باید واکنش نشان دهم؟ گاهی اوقات میتوانیم به این سؤالها سریع پاسخ دهیم – او در خلق و خوی بدی بود، او برای همه اینطور است، من فقط آن را به باد میدهم، یا میخواهم به او بگویم که چقدر عصبانی هستم – و سپس ادامه دهیم.
افکار منفی ما گسترش می یابند، رشد می کنند و تمام فضای اطراف خود را در ذهنمان اشغال می کنند. در ابتدا ممکن است این افکار در مورد یک رویداد خاص باشد، اما سپس به سایر رویدادها یا موقعیت های زندگی شما و سوالات بزرگی که در مورد خودتان دارید سرایت می کنند. و با گذشت زمان منفیتر میشوند.
انواع افراط اندیشی
- عصبانیت غیر قابل کنترل و فحاشی بیش از حد
- فکر کردن بیش از حد به زندگی خودشان
- تفکر بیش از حد آشفته
این رو میتونیم تست بسازیم
در پایان بهشون جواب بدیم
آیا من بیش از حد overthinker هستم؟ ( میتونی کلمه نشخوار کننده فکری استفاده کنید به جای کلمه انگلیسی)
هنگامی که شما احساس ناراحتی می کنید، غمگین یا عصبی هستید- چگونه به خود پاسخ می دهید؟ برای هر پاسخ احتمالی زیر، نرخ این که آیا شما به طور کلی درگیر این پاسخ هستید “هرگز یا تقریبا هرگز”، “گاهی اوقات،” “اغلب،” یا “همیشه یا تقریبا همیشه” زمانی که احساس ناراحتی می کنید. لطفا آنچه را که شما به طور کلی انجام می دهید، زمانی که ناراحت هستید، نه چیزی که فکر می کنید باید انجام دهید.
- من در مورد چگونگی احساس من فکر می کنم.
- من در مورد احساس خستگی یا خستگی من فکر می کنم.
- من فکر می کنم که چقدر سخت است که تمرکز کنید.
- من فکر می کنم که من احساس می کنم منفعل و ناخوشایند احساس می کنم.
- من فکر می کنم، “چرا نمی توانم بروم؟
- من بیش از یک وضعیت اخیر بروید، مایل به آن بهتر شده است.
- من فکر می کنم که احساس غم و اندوه یا اضطراب می کنم.
- من در مورد تمام کاستی های من، شکست، گسل ها و اشتباهات فکر می کنم.
- من فکر می کنم در مورد چگونگی انجام هر کاری که احساس نمی کنم.
- من فکر می کنم “چرا من نمی توانم چیزها را بهتر مدیریت کنم؟
اگر شما پاسخ “هرگز یا تقریبا هرگز” به همه اینها، و یا “گاهی” به چند، تبریک می گویم! شما استراتژی های عالی خود را برای مبارزه با بیش از حد پیشرفت کرده اید. اگر شما “اغلب” یا “همیشه” به بیش از چند سوال پاسخ دهید، ممکن است مستعد ابتلا به احساسات و زندگی خود باشید، به جای مدیریت زندگی عاطفی خود، در مورد احساسات خود و زندگی خود قرار دهید.
منبع:
هوش مصنوعی ژنتیک تومورهای سرطانی مغز را در کمتر از 90 ثانیه پیش بینی می کند
یک مطالعه نشان می دهد که با استفاده از هوش مصنوعی، محققان کشف کرده اند که چگونه می توان جهش های ژنتیکی در تومورهای سرطانی مغز را در کمتر از 90 ثانیه غربالگری کرد – و احتمالاً تشخیص و درمان گلیوما را ساده کرد.
در مطالعه ای بر روی بیش از 150 بیمار مبتلا به گلیوما منتشر، شایع ترین و کشنده ترین تومور اولیه مغز، سیستم جدید توسعه یافته جهش هایی را شناسایی کرد که توسط سازمان بهداشت جهانی برای تعریف زیرگروه های مولکولی این بیماری با دقت متوسط بیش از 90٪ استفاده می شود.نتایج در Nature Medicine منتشر شده است.
نویسنده اصلی جراح مغز و اعصاب در دانشگاه میشیگان بهداشت و استادیار دانشگاه میشیگان گفت: این ابزار مبتنی بر هوش مصنوعی پتانسیل بهبود دسترسی و سرعت تشخیص و مراقبت از بیماران مبتلا به تومورهای مرگبار مغزی را دارد.
طبقه بندی مولکولی به طور فزاینده ای برای تشخیص و درمان گلیوم مرکزی است، زیرا مزایا و خطرات جراحی در بین بیماران تومور مغزی بسته به ساختار ژنتیکی آنها متفاوت است.
در واقع، بیماران مبتلا به نوع خاصی از گلیوم منتشر به نام آستروسیتوما می توانند با حذف کامل تومور در مقایسه با سایر زیرگروه های گلیوم منتشر، به طور متوسط پنج سال افزایش وزن داشته باشند.
با این حال، دسترسی به آزمایشات مولکولی برای گلیومای منتشر محدود است و به طور یکنواخت در مراکزی که بیماران مبتلا به تومورهای مغزی را درمان می کنند در دسترس نیست. هولون میگوید زمانی که در دسترس باشد، زمان برگشت نتایج ممکن است روزها و حتی هفتهها طول بکشد.
هالون گفت: «موانع تشخیص مولکولی میتواند منجر به مراقبت غیربهینه برای بیماران مبتلا به تومورهای مغزی شود و تصمیمگیری جراحی و انتخاب رژیمهای شیمیدرمانی را پیچیده کند.
قبل از DeepGlioma، جراحان روشی برای افتراق گلیوم منتشر در طول جراحی نداشتند. ایده ای که در سال 2019 آغاز شد، این سیستم شبکه های عصبی عمیق را با یک روش تصویربرداری نوری به نام بافت شناسی رامان تحریک شده، که در UM نیز توسعه داده شد، ترکیب می کند تا بافت تومور مغز را در زمان واقعی تصویر کند.
هالون گفت: “DeepGlioma راهی برای شناسایی دقیق و به موقع تر ایجاد می کند که به ارائه دهندگان فرصت بهتری برای تعریف درمان و پیش بینی پیش آگهی بیمار می دهد.”
حتی با درمان استاندارد مراقبتی مطلوب، بیماران مبتلا به گلیوم منتشر با گزینه های درمانی محدودی روبرو هستند. میانگین زمان بقای بیماران مبتلا به گلیومای منتشر بدخیم تنها 18 ماه است.
در حالی که توسعه داروها برای درمان تومورها ضروری است، کمتر از 10٪ از بیماران مبتلا به گلیوما در آزمایشات بالینی ثبت نام می کنند، که اغلب مشارکت زیر گروه های مولکولی را محدود می کند. محققان امیدوارند که DeepGlioma بتواند کاتالیزوری برای ثبت نام اولیه آزمایشی باشد.
دانیل اورینگر، استادیار، نویسنده ارشد این مقاله گفت: «پیشرفت در درمان کشندهترین تومورهای مغزی در دهههای گذشته محدود بوده است – تا حدی به این دلیل که شناسایی بیمارانی که بیشترین سود را از درمانهای هدفمند میبرند، دشوار بوده است. جراحی مغز و اعصاب و آسیب شناسی در دانشکده پزشکی NYU Grossman، که بافت شناسی رامان تحریک شده را توسعه داد.
روشهای سریع برای طبقهبندی مولکولی نوید بزرگی برای بازنگری در طراحی کارآزمایی بالینی و ارائه درمانهای جدید به بیماران است.»
چگونه شخصیت والدین زندگی کودکان را شکل می دهد
یک تحلیل جدید به رهبری جاشوا جکسون، دانشیار علوم روانشناسی و مغز در هنر و علوم در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس، بررسی میکند که چگونه شخصیت والدین – پرخاشگر یا محجوب، موافق یا بداخلاق، نگران یا بیدقت – میتواند شکلدهنده شخصیت باشد. زندگی فرزندانشان، چه خوب و چه بد. این مطالعه شامل تقریباً 9400 کودک 11 تا 17 ساله و والدین آنها بود که در یک نظرسنجی آلمانی شرکت کردند که از سال 1984 در حال اجرا بود.
این نظرسنجی همچنین شامل معیارهایی از زندگی کودکان، از جمله سلامت کلی آنها، نمرات در مدرسه، استفاده از الکل یا سیگار، مدت زمان صرف شده برای فعالیت های اوقات فراغت – فراتر از تماشای تلویزیون یا گشت و گذار در اینترنت – و فراوانی مشاجرات خانوادگی بود.
این مطالعه که با همکاری دانشجوی فارغ التحصیل آماندا رایت انجام شد، اخیراً در Infant and Child Development منتشر شده است . در زیر، جکسون یافته ها و تأثیری که شخصیت والدین می تواند بر فرزندانشان داشته باشد را توضیح داد.
آیا می توانید به طور خلاصه پنج ویژگی شخصیتی بزرگی را که مطالعه کرده اید توضیح دهید؟
برون گرایی معیاری است که نشان می دهد یک فرد چقدر برونگرا و پرانرژی است. توافق پذیری به همکاری و همراهی با دیگران اشاره دارد. باز بودن به خلاقیت و تخیل مربوط می شود. افراد وظیفه شناس سازمان یافته، سنجیده و مراقب هستند. افراد عصبی عموماً مضطرب، نگران و عصبی هستند.
یافته های اصلی مطالعه چه بود؟
ما دریافتیم که شخصیت والدین حتی پس از در نظر گرفتن شخصیت کودک، تأثیر قابل توجهی بر زندگی کودک دارد. البته شخصیت کودک مهم است، اما والدین تاثیر ویژه و مهمی روی فرزندان خود دارند.
برای مثال، بچههایی که والدین برونگرا داشتند، نمرات پایینتری داشتند. کودکان دارای والدین روان رنجور در چندین معیار از جمله نمرات، سلامت کلی، شاخص توده بدنی (BMI) و زمان صرف شده برای فعالیت های اوقات فراغت، امتیاز نسبتاً پایینی کسب کردند.
از سوی دیگر، اگر والدینشان امتیاز بالایی در معیارهای رضایت یا وظیفهشناسی کسب میکردند، احتمالاً سالمتر بودند، و اگر والدینشان در باز بودن امتیاز بالایی کسب میکردند، احتمالاً در سرگرمیهایشان فعالتر بودند.
آیا می دانید چرا برخی از ویژگی های شخصیتی با نتایج خاصی مرتبط هستند؟
ما فقط می توانیم حدس بزنیم. ما گمان میکنیم که شاید والدین برونگرا کمتر بر مطالعه و تکالیف تأکید میکنند. شاید آنها بچه هایشان را تشویق می کنند که به جای مطالعه، معاشرت کنند، یا شاید والدین آنقدر درگیر زندگی خود هستند که نمی توانند در انجام تکالیف کمک کنند. اما هیچ راهی برای اطمینان از این مجموعه داده وجود ندارد.
آیا می توانید بگویید چه نوع شخصیت والدینی بیشتر با بچه های موفق مرتبط است؟
به طور کلی، بچهها اگر والدینشان برونگرا، موافق، وظیفهشناس و باز باشند بدون اینکه روانرنجور باشند، خوب عمل میکنند. این احتمالاً چیزی نزدیک به بهترین سناریو است، اما حتی این ترکیب نیز میتواند جنبههای منفی داشته باشد. همانطور که اشاره شد، کودکان با والدین برونگرا معمولا نمرات پایین تری دارند.
اگر یک لحظه والدین را کنار بگذاریم، ویژگی های شخصیتی بچه ها چه تأثیری بر زندگی آنها داشته است؟
شخصیت خود کودک قطعا تفاوت زیادی ایجاد می کند. برای مثال، ما متوجه شدیم که بچهها اگر برونگرا، موافق، باز و وظیفهشناس باشند، نمرات بهتری کسب میکنند، اما اگر روانرنجور باشند، نمرات بدتری میگیرند. بچههای برونگرا بیشتر سیگار میکشیدند یا مشروب مینوشیدند، اما باز بودن، وظیفهشناسی یا موافق بودن تأثیر معکوس داشت.
آیا ترکیبی از شخصیت والدین و فرزند وجود داشت که به نظر می رسید به خصوص مفید باشد؟
تنها موارد معدودی وجود داشت که به نظر می رسید شخصیت فرزندان و والدین با هم همکاری می کنند. با بحث های خانوادگی واضح تر است. هنگامی که والدین یا فرزندان امتیاز بالایی از نظر موافق بودن کسب می کنند، مشاجره کمتر رایج است. اما وقتی هم والدین و هم فرزندان موافق باشند، مشاجره ها به طرز چشمگیری کاهش می یابد.
همچنین، ما دریافتیم که بالاترین نمرات توسط کودکان غیر عصبی که والدین غیر عصبی داشتند به دست آمد. هم افزایی منفی نیز وجود داشت. در اینجا یک مثال جالب وجود دارد: بچه های روان رنجور با والدین روان رنجور، بالاترین BMI را دارند.
آیا معمولاً بچهها شخصیتهایی مشابه والدینشان دارند؟
بسیاری از مردم در نهایت این احساس را دارند که در حال تبدیل شدن به والدین خود هستند. اما حداقل از نظر ویژگی های شخصیتی، این ارتباط قوی نیست. به عنوان مثال، داشتن فرزندان درونگرا برای والدین برونگرا اصلا غیر معمول نیست و بالعکس.
در ابتدا، ممکن است تعجب آور به نظر برسد. اما اگر خواهر و برادر دارید، میدانید که بین افرادی که در یک خانواده بزرگ میشوند، تفاوتهای زیادی وجود دارد.
یکی از دلایلی که من وارد تحقیقات شخصیت شدم این است که من و خواهرم کاملاً مخالف هم هستیم. اگر ما شخصیت خود را مستقیماً از والدین خود جذب کرده بودیم، بسیار شبیه هم بودیم.
آیا والدین می توانند از این اطلاعات برای تغییر سبک خود و کمک بالقوه به فرزندان خود استفاده کنند یا اینکه شخصیت آنقدر ساخته شده است که قالب از قبل ریخته شده است؟
این سوال واقعاً به قلب بسیاری از کارهای من وارد می شود. خیلی از شخصیت ما واقعاً خارج از کنترل ماست. اگر درون گرا باشید، نمی توانید ناگهان برون گرا شوید. اما تغییر برخی رفتارهای روزانه امکان پذیر است، به خصوص اگر از عواقب آن آگاه باشیم. ما دریافتیم که اگر والدینشان وظیفه شناس باشند، بچه ها احتمالاً سالم تر خواهند بود. این بسیار محتمل است زیرا والدین وظیفه شناس ورزش و تغذیه سالم را تشویق می کنند.